جدول جو
جدول جو

معنی شب چراغ - جستجوی لغت در جدول جو

شب چراغ
هر گوهر آبدار و درخشنده، کرم شب تاب شب چراغک، چراغانی: رسم چراغ در آن دیار (ختا) بر این موجب است که درون کریاس پادشاه گویی سازند از چوب و روی آن چو را بشاخ سرو پوشند و صد هزار چراغ بر ریسمانها تعبیه کنند و موشکها بر اراف آن بندند
فرهنگ لغت هوشیار
شب چراغ
((~. چِ))
هر گوهر آبدار و درخشنده، کرم شب تاب، چراغانی
تصویری از شب چراغ
تصویر شب چراغ
فرهنگ فارسی معین
شب چراغ
گوهر درخشان، گوهری که در شب مانند چراغ می درخشد، چراغانی در شب
تصویری از شب چراغ
تصویر شب چراغ
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شب چراغک
تصویر شب چراغک
کرم شب تاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب چراغک
تصویر شب چراغک
کرم شب تاب، حشره ای باریک و زرد رنگ از خانوادۀ سوسک که مادۀ آن از زیر شکم خود نور می تاباند، کاونه، یراعه، چراغک، شب فروز، آتشک، چراغینه، ولدالزّنا، آتشیزه، کمیچه، کرم شب افروز، شب تاب، شب افروز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبچراغ
تصویر شبچراغ
گوهر درخشان
فرهنگ لغت هوشیار
شب چک شب پانزدهم ماه شعبان چراغان درشب چکک آن چنان شد که گیتی رشک هفتم آسمان شد (رودکی)
فرهنگ لغت هوشیار
دارا صد چراغ یا چراغهای بسیار، از چوب صورت درختی سازند با شاخه های بسیار و بر هر شاخه جاها گذارند و چون بر آن جاها چراغ گذاشته بر افروزند مانند درختی از آتش نمودار گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب برات
تصویر شب برات
شب پانزدهم شعبان، شب چک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شب برات
تصویر شب برات
((~. بِ یا بَ))
شب پانزدهم شعبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب آرا
تصویر شب آرا
(دخترانه)
آراینده شب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آب چرا
تصویر آب چرا
غذائی که ناشتا بخورند
فرهنگ لغت هوشیار
آجیل و میوه که در شب نشینی صرف کنند تنقل، چریدن چارپایان در شب چرای ستور در شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب چره
تصویر شب چره
آجیل و میوه ای که در شب نشینی می خورند، چرای گوسفندان در شب، شب چرا، برای مثال گرگ آمده ست گرسنه و دشت پربره / افتاده در رمه، رمه رفته به شب چره (ناصرخسرو - ۲۶۸)
فرهنگ فارسی عمید
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم ووقت صحبت با یاران صرف کنند شب چره تنقلات: بعیش یکدمه احمد مساز با شربت ز نقل لب چره بردار توشه جاوید. (احمد اطعمه لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چرا
تصویر آب چرا
((چَ))
ناشتایی، غذای اندک، خوراک وحوش و طیور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب چره
تصویر شب چره
((~. چَ رِ))
آجیل و میوه که در شب نشینی می خورند
فرهنگ فارسی معین